یادداشت هایی از خاطرات و تجربیات یک دانشجوی مامایی

برای کنکوری ها

جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۴۳ ب.ظ

تصمیم گرفتم برگردم به قبل تر و یه مقدار از این مسیر و تجربیاتم در اختیار کنکوری های وبلاگم قرار بدم، کنکور یک انتخاب اجتناب ناپذیر در مسیر هر کسی هستش که قراره وارد دانشگاه بشه و پیشرفت رو در این مسیر میبینه. اسم کنکور ناخودآگاه استرس آوره حتی برای منی که دوساله دانشجوام هم یه غول بزرگه ولی اینطوری نیست کنکور آنقدرا هم پیچیده و سخت نیست دلیل بزرگیش در ذهن ما میتونه به این دلیل باشه که کنکور یک پل برای ورود به مرحله ی جدیدی از زندگی و رسیدن به چندقدمی اهدافمون هستش چون قراره وارد مرحله ی جدیدی از تجربیات بشیم و هیجان و ذوق خاصی داریم و همچنین اینکه نمیشه مسیر رو پیش بینی کرد کنکور برامون یه نقطه عطف یا یک تجربه ی پر استرس هست.

من دوسال کنکور دادم، سال اول یک هفته قبل کنکور یه اتفاق غیرمنتظره ای برام افتاد و همین باعث شد به دلیل مساعد نبودن حالم جسمی ام سرجلسه کنکور از نتیجه ام راضی نباشم، یک ماه بعد وقتی رتبه ها اعلام شد برعکس تصورم خیلی خوب شده بودم رتبم 5700 شده بود و مطمئن بودم اون چیزی که دوست دارم رو قبول میشم ولی وقتی صفحه ی نتیجه ی انتخاب رشته رو باز کردم با کلمه ی مردود مواجه شدم...دیگه خودتون تصور کنید..

هرشکستی میتونه پلی برای پیروزی باشه..این جمله رو همه تون شنیدید...ولی وقتی نسبت به همه چیز مطمئن باشی این شکست در اون لحظه خیلی سنگینه...ولی بعدها فهمیدم این شکست پیروزی های زیادتر و ارزشمندتر رو برایم رقم زده..ناامید نشید همین فقط...اگر ایمان داری که تلاشت رو کردی پس نتیجه رو به خدا بسپار اگه اون چیزی نشد که خودت میخواستی بدون خدا یه جایی برات جبران میکنه..مطمئن باش...

و اما سال دوم فکرمیکردم دوباره شاهد اتفاق گذشته خواهم بود رتبه ام بهتر شده بود (3500) ولی بازهم ناامید بودم....ولی شد همونی ک میخواستم و خداروشکر که برام جبران شد..

این که نتونستید در کنکور قبول بشید فکرنکنید دنیا به آخر رسیده..نه...دنیا برای شما تازه شروع شده..اگر همه ی لحظات زندگی به پیروزی و موفقیت سپری بشه یعنی مسیر اشتباهه..ولی همین شکست های کوچیک و تلاش برای ادامه دادن یعنی مسیر درستی درحال طی شدن...هرچی برای هدفی بیشتر سختی بکشید رسیدن بهش شیرین تر میشه و این شیرینی تا آخر عمر تو دلتون موندگاره..

*****

مطلب مهم دیگه بحث علاقه و انتخاب رشته هستش...میدونم خانواده تون ازتون توقع رشته هایی مثل پزشکی و دنون پزشکی ویا هرچیز دیگه ای رو دارن...ولی به دلتون و توانایی هاتون رجوع کنید درون خودتون رو بگردید مطمئنا میتونید علاقه تون رو پیدا کنید....موفقیت فقط در رشته های پزشکی و دندون نیست، تو همین دانشگاهمون خیلی از دانشجوهای دندون رو میشناسم که ناراضی اند چون این رشته چیزی نبوده که اونا از زندگی و اهدافشون میخواستن و صرفا به خاطر حرف اطرافیان و پرستیژ وارد این رشته شدن...

خودم رو مثال میزنم: من سال اولی که کنکور میدادم واقعا علاقه ی زیادی به دندون پزشکی داشتم که 50 درصدش بخاطر پرستیژ و حرف اطرافیان بود ولی وقتی به خودم نگاه کردم دیدم من عاشق کار تو یه بخش شلوغ بیمارستانم میدونم سخته ولی من عاشق هیجانم..عاشق بدو بدو کردن تو اورژانس بیمارستان، عاشق تولد نوزاد عاشق بچه ها...من در کار دندون پزشکی نمیتونستم آرام باشم...

آدم تو هر کاری و هر موقعیتی میتونه موفق باشه اگر حالش خوب باشه پس بگردید ببینید با چه کاری حالتون خوبه....

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۲۳
یاس ب.دارابی

نظرات  (۷)

هرچی برای هدفی بیشتر سختی بکشید رسیدن بهش شیرین تر میشه و این شیرینی تا (  آخر عمر) تو دلتون موندگاره......😐

پاسخ:
از نظرمن که اینطوره چون تجربه ش کردم
از نظر شما چطور؟

بعضی وقتا هر چقدر هم تلاش کنی و سختی بکشی نمیشه ک نمیشه چون اون بالاسری نمیخواد  ولی( تا آخر عمر )  سختی هات یادت میمونه 😊

پاسخ:
ولی مطمئنا یه جایی اون سختی ها جبران میشه، بگرد تو زندگیت ببین حکمت اون نرسیدن ها چی بوده.
خوده خدا تو قرآنش گفته : چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.


میگن خدا آدمایی رو که دوست داره زیاد امتحان میکنه ولی من حس میکنم خدا دیوونه ی منه...

پاسخ:
چی از این بالاتر که خدا دوستت داشته باشه..
ناامید نباش بسپار به خودش اگر خیر و صلاحت در کاری باشه مطمئنا برات جبران میکنه..

موفق‌ باشی خانم دکتر🌷

پاسخ:
ممنون از حضورتون
۲۴ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۰ فروغ سادات

وی با خنده ای نشأت گرفته از خواندن کامنت ها میاید که برایت بنویسد 😂💛

سلام عزیزم 

ممنونم که نوشتی 😍

منم اون چیزی که گفتی رو عمیقا حس کردم ! مدت ها بود که ناراحت نتایج بودم... و اون موقه ها هیچ نوری رو نمیشد دید همه چی تاریک تاریک بود...

و اما مدتی بعد از اون ! حتی خدارو بابتش شکر کردم. ( بنا به حکمت هایی که بهم نشون داده شد ) و اهمیت جایگاه ایمان هم همینه که بتونیم در هر ناملایمات و تغییراتی که پیش میاد دل بسپاریم به حکمتش و بگیم " ما که سر درنمیاریم ، خوب و بد رو نمی دونیم " میسپاریمش به خودت که البته این توکل و سپردنِ به او باید همراه با باز کردن چشم ها برای بهتر دیدن ، یاد گرفتن و رشد کردنِ همراه با تلاش باشه تا که ساخته شیم ، لبه های تیز و ناشکل روحمون صیغل بخورن و انقدر قطعی به نشدن های زندگیمون حکم نخواستن خدا رو نزنیم . 

بازم ممنونم عزیزم که نوشتی 💛

پاسخ:
سلام گلم الهی همیشه بخندی
خیلی کامل و خوب نوشتی دقیقا همین طوره هر اتفاقی یه حکمتی داره که تهش خدا روهم بابتش شکر میکنیم...
مرسی که اومدی و خوندی..
۲۴ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۴۲ فروغ سادات

درمورد با اون عکس نوشته ای که گذاشتی ، گفتم بیام یک چیزی بگم ؛

من هربار که امریکاز گات تلنت ( عصر جدید اون وریا ) رو نگاه میکنم پر میشم از حس خوب حالا چرا ... این برداشت منه و صرفا تعریف از کشور های دیگه نیست.

اینکه هر شخص همونی که هست ، همون استعداد پرورش داده ی خودش رو میاد نشون میده و این زیبایی متنوع بودن استعداد هارو نشون میده ، اینکه انسان ها چقدر توانمند هستن و اگر که هرکس سرجای خودش و به شکل اون توانایی درونی خودش دربیاد اون وقته که میشه گفت جای درستی ایستاده .

و فکر کنیم اگر که این مسابقه اینجور بود که همه بایستی یک کار رو انجام میدادن اگه از پسش برمیومدن برنده میشدن و اگر نه بایستی عمرشون رو با حسرت و ای کاش ها و افسردگی میگذروندن ! که یا دکتر شو یا که نه تو یک انسان هستی که بیهوده خلق شدی ... چرا نمیخوایم دست از این دیدگاه برداریم !

یک نفر میاد که به بهترین روش ممکن طبل میزنه ، یک نفر دیگه یک نقاشی فوق العاده میکشه و و و کلی مهارت دیگه که اگه همه بخوان به یک سمت برن هیچ موسیقی زیبایی دیگه به گوش نمیرسه هیچ نقاشی قشنگی دیگه کشیده نمیشه !

بشناسیم خودمون رو ، خود درونیمون رو . ببینیم چه شکلیاس ، خواهان چه دستاورد ها و هدف هاییه . و بعد با تلاش ها ، شکست ها و بعد بلند شدن ها ، نگه داشتن امید و دوری از نا امیدی ، ایمان و باز و باز تلاش سعی کنیم به اون شکل درونی دربیایم  اینجوریه که میتونیم خودمون باشیم و یک عمر با ذوق تمام نشدنی مهارت هامون رو بیشتر کنیم و بیشتر و بیشتر رشد کنیم .

نه که تواناییمون در ادبیات و هنر و ظرافت کاری ها باشه و جراح مغز و اعصاب شیم! خودمون باشیم و نجنگیم با خودمون هیچ شخص دیگری همراه همیشگی ما نخواهد بود و این زندگی متعلق به ماست .

خودمون باشیم :)

اوه ! چه کامنتم طولانی شد . 

پاسخ:
چندبار خوندم کامنتت رو
خیلی عالی توضیح دادی اصلا هیچ جوابی ندارم
۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۶:۳۴ ( 千丂卄丨几⛩ )

هممممممم کنکوووووووور

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">